بلاخره ترتیب دادم.
یه محاکمه.
فقط من و تو.
من شاکی.
من قاضی .
من وکیل برای تو.
من همه چی.
تو مجرم.تو هیچی.
یه چرک.
میگیرمش توی دستام.
بهش زل میزنم.
یه نگاه کثیف.
مثل خودش.
بهش دست میزنم.
میخوام لمسش کنم.
جوری که بهش حس تجاوز دست بده.
کاری که با من کردهر روز.